دالگلیش که قرار بود تنها برای چند بازی روی نیمکت لیورپول بنشیند، آنقدر خوب کار کرد که مالکان جدید باشگاه را متقاعد کرد حکم موقتی او را تا پایان فصل تمدید کنند. آمدن او به لیورپول این امید را دوباره بین هواداران این تیم زنده کرده است که به روزهای طلایی بازگردند. وجود او در لیورپول، همچنین هشداری است برای الکس فرگوسن که میخواهد نوزدهمین قهرمانی منچستر یونایتد را در لیگ برتر به دست بیاورد؛ کاری که اگر او امسال انجامش ندهد، فصل بعد با وجود کنی دالگلیش و یک لیورپول که واقعا بهنظر میرسد میتواند یکی از مدعیان اصلی باشد، بسیار سختتر خواهد بود.
وقتی فرناندوتورس لیورپول را ترک کرد، منفورترین شخصیت در بین هواداران این تیم بود؛ وضعیتی که بهنظر نمیرسد حتی همین حالا هم چندان تغییری کرده باشد، بهخصوص پس از صحبتهایی که این مهاجم اسپانیایی با مارکا داشت و دلایل جداییاش را در آن شرح داد؛ «هرج مرج» مهمترین دلیلی بود که تورس مطرح کرد. او در این گفتوگو همچنین رختکنهای لیورپول و چلسی را مقایسه کرد و گفت که حرفهایگری و حس صمیمیتی که در رختکن چلسی وجود دارد با شرایطی که در لیورپول وجود داشت، قابل مقایسه نیست.
هواداران لیورپول قطعا درصورتی که تورس برای مدت بیشتری ساکت بماند، ممنون او خواهند بود. تورس همان طور که وقتی دوست داشت باشگاه را ترک کند آن را به وضوح اعلام کرد، حالا هم دلایل رفتنش را توضیح میدهد و باشگاه سابقش را بهنوعی بیاعتبار میکند. این کار شاید برای این باشد که تورس دوست دارد این طور نشان بدهد که تصمیم درستی گرفته و به باشگاه خوبی رفته است. او درباره وضعیت باشگاه جدیدش گفت: «بین بازیکنان در چلسی روابط شخصی و شوخیهای بیشتری در مقایسه با لیورپول وجود دارد. آنجا (لیورپول) همه چیز واقعا جدی بود. اینجا لازم نیست که ثابت کنید شما یک حرفهای هستید؛ چون این امر اثبات شده است.»
حرفهای تورس درباره وضعیت رختکن چلسی، وقتی به این مسئله فکر کنیم که اشلی کول در آن با یک تفنگ بادی به یک کارآموز شلیک کرده است، کمی قابل تامل بهنظر میرسد اما چیزی که نمیتوان به راحتی از آن گذشت، متهم کردن لیورپول به داشتن فضای خشک است. لیورپول معمولا در نظر خبرنگاران، تیمی سرزنده است و با آنچه تورس توصیف کرده، تفاوت دارد. با این حال نمیتوان گفت که تورس نمیتواند نظر شخصی در این باره داشته باشد و همان طور که همه دیدند در ابراز آن هم کاملا آزاد بوده است. او حتی در ابراز نظرهایش فراتر از لیورپول رفت و گفت: «مردم در دنیای فوتبال صادق نیستند. نمیتوانید حقیقت را بگویید و با مردم رو راست باشید. فوتبال یک تجارت است و هیچ کس با هیچ کس دیگر دوست نیست.»
بازیکنان فوتبال در این سطح معمولا محافظهکار هستند اما تورس 26 ساله در این تجارت پرسود(فوتبال) محافظهکاری را رها کرد، آن هم به خاطر پول. باور این موضوع دشوار است که به یک جوان 26 ساله درچنین تجارتی، هفتهای 170 هزار پوند بدهند و او به خاطر این پول راضی نشود تیمش را تغییر بدهد.
شاید تورس سعی میکند شکها را درباره اینکه آیا به تیم درستی رفته است و آیا دوباره گلزنی را از سر خواهد گرفت، از بین ببرد. او درباره جداییاش از لیورپول این را هم گفت: «من میدانم که برای هواداران یک الگو بودم اما شرایط عوض شده بود. لیورپول به زمان نیاز داشت اما من زمانی برای از دست دادن نداشتم.»
اگر کمی عادلانه به موضوع نگاه کنیم، متوجه میشویم که گفته تورس درباره اینکه لیورپول به زمان نیاز دارد، چندان هم غیرمنطقی نیست اما زمانی که باید انتظار کشید تا لیورپول به دوران خوبش بازگردد، با هر بازی لیورپول یکباره بسیار کوتاهتر میشود. لیورپول در این روزهای لیگ برتر تنها تیمی است که مربی آن واقعا خوشحال است اما تجدید حیاتی که با آمدن کنی دالگلیش در باشگاه لیورپول روی داد آنقدر دیر اتفاق افتاده است که دیگر نمیتوان به کسب یک جام داخلی امید بست. تنها شانس این تیم در این فصل را میتوان در لیگ اروپا قائل شد. اما با چند خرید مناسب تابستانی و تبدیل قرارداد موقت دالگلیش به یک قرارداد درازمدت، لیورپول قطعا میتواند به یکی از مدعیان فصل بعد و خطری بزرگ برای منچستر یونایتد تبدیل شود.
با توجه به لغزش منچستر یونایتد در صدر جدول و نزدیکشدن آرسنال به این تیم و همچنین این موضوع که امیدهای چلسی دستکم در این فصل کاملا از بین نرفته است، بازگشت لیورپول بهجمع مدعیان شرایط جالبی را پیش خواهد آورد. اگر منچستر یونایتد نوزدهمین قهرمانی خود را در لیگ برتر کسب نکند چه؟ الکس فرگوسن به بازنشستگیاش که مدتهاست مطرح شده است نزدیک شده و همه میدانند آخرین هدف بزرگ او پیشیگرفتن از لیورپول در تعداد قهرمانیها در لیگ برتر است. منچستر حالا همچون لیورپول 18قهرمانی دارد. شوق فرگوسن برای شکستن رکورد قهرمانی در لیگ برتر را وقتی میتوانید درک کنید که بدانیم هنگامی که او به منچستر یونایتد آمد، منچستر یونایتد در برابر 16 قهرمانی لیورپول، تنها 7 قهرمانی داشت. عقب افتادن از منچستر هم برای لیورپول آنقدر تلخ است که در آخرین بازی 2تیم که چند روز پیش با برتری 3 بر یک لیورپول به پایان رسید، همه پیروزی را تنها برای ناکام گذاشتن منچستر برای قهرمانی و ثبت رکورد میخواستند.
منچستر در طول این فصل، همیشه در بالای جدول بوده است اما آیا این فرصت را دارد که این فصل به نوزدهمین قهرمانی دست پیدا کند؟ این اتفاق فصل بعد یا فصل بعد از آن روی خواهد داد؟ در فصل بعد الکس فرگوسن در ابتدای دهه هشتم عمر خود خواهد بود و منچستر احتمالا نخواهد توانست دیگر روی رایان گیگز و پل اسکولز حساب باز کند.
وقتی که الکس فرگوسن از آبردین به منچستریونایتد آمد، دالگلیش سرمربی لیورپول بود. آمدن فرگوسن به منچستر را میتوان موفقترین عملکرد یک سرمربی در یک باشگاه در طول تاریخ دانست اما حالا شرایط کاملا متفاوت است. نمیتوان انتظار داشت که دالگلیش، که او هم از نسل فرگوسن است و دیگر هیچکدامشان جوانهای دهههای پیش نیستند، کارهایی را بکند که فرگوسن با آمدن به منچستریونایتد انجام داد. اما اگر فرگوسن نوزدهمین قهرمانی را به دست نیاورد، به قدیمیترین رقیبش این فرصت را خواهد داد که هدفی را که او دنبالش بوده است، برباید. این فقط یک فرصت است، نه چیزی بیشتر از آن، اما این فرصت میتواند یک نگرانی بزرگ دیگر برای مربی 69 ساله یونایتد باشد. او قطعا بیش از هر کس دیگری میخواهد بازیکنانش کار را در همین فصل تمام کنند. فرگوسن قطعا حتی از تورس هم وقت کمتری دارد.